داستان سریال
دیگه دیره واسه خاطره ساختن…
دیگه دیره واسه خاطره ساختن…
ثبت نام در زدفلیکس با شماره تلفن همراه انجام می گیرد. پس از انتخاب گزینه عضویت، شماره تلفن همراه خود را وارد می کنید. سپس کد تایید از طریق پیامک برای شما ارسال می شود. پس از وارد کردن کد، شما وارد سایت میشوید. برای درج اطلاعات نظیر نام کاربری و رمز عبور میتوانید از پنل کاربری اقدام کنید. رمز عبور انتخابی می بایست ترکیبی از کاراکترهای عدد و حرف بوده و بیشتر از چهار کاراکتر باشد.
شما میتوانید با هر دستگاه و سیستم عاملی فیلمها و سریالهای داخل سایت را دانلود کنید. برای دانلود با سرعت بیشتر میتوانید از دانلودر استفاده نمایید.
بله فیلم و سریال مورد نظر خود را از پنل کاربری درخواست دهید تا پس از بررسی در صورت امکان در سایت قرار گیرد.
اگر فیلم و یا سریال را دانلود کردهاید از پلیرهای مختلف و قدرتمند نظیر VLC و KMP استفاده نمایید، و اگر در پخش آنلاین مشکل داشتید در پنل کاربری به بخش پشتیبانی تیکت ارسال نمایید تا در اسرع وقت رسیدگی گردد.
کیفیت BLURAY: بالاترین کیفیت تصویر مناسب برای پروژکتورهای سینمایی و سینمای خانگی || کیفیت HQ_1080p: مناسب برای تماشا در نمایشگرهای بزرگ و تلویزیون || کیفیت 1080p: مناسب برای تماشا در رایانه شخصی || کیفیت 720p: مناسب برای تماشا در لپتاپ و تبلت || کیفیت 480p: مناسب برای تماشا در تبلت و موبایل
دانلود سریال در انتهای شب
دیگه دیره واسه خاطره ساختن…
پارسا پیروزفر، هدی زین العابدین، رضا بهبودی، پدرام شریفی، مهسا کرامتی، ژیلا آل احمد، شیرین آقاکاشی، علیرضا آقاخانی و…
توجه کنید! در ادامه داستان این سریال برای شما اسپویل میگردد.
سریال در انتهای شب (At The End of The Night) سریالی اجتماعی، درام، عاشقانه، پلیسی و خانوادگی به کارگردانی آیدا پناهنده، تهیهکنندگی محمد یمینی و نویسندگی مشترک آیدا پناهنده و ارسلان امیری، در شبکه نمایش خانگی محصول سال 1403 است؛ پارسا پیروزفر و هدی زینالعابدین با سریال 9 قسمتی در انتهای شب به شبکه نمایش خانگی میآیند؛ این مجموعه اولین حضور آیدا پناهنده در شبکه نمایش خانگی محسوب میشود؛ او پیش از این فیلمهای ناهید، اسرافیل، تی تی و… را کارگردانی کرده است؛ آیدا پناهنده بعد از تجربه همکاری موفقی که با پارسا پیروزفر در فیلم تی تی داشت، از او برای بازی در نخستین سریالش در شبکه نمایش خانگی دعوت کرد؛ این سریال که پیشتر محبوبه شب نام داشت، سریالی 9 قسمتی است که پارسا پیروزفر در آن با هدی زینالعابدین همبازی است؛ پارسا پیروزفر از جمله بازیگرانی است که فعالیتش را از سریالهای تلویزیونی آغاز کرد و با اولین سریالش به شهرت رسید؛ سریال در انتهای شب به کارگردانی آیدا پناهنده تازهترین حضور پارسا پیروزفر در شبکه خانگی بعد از سریال موفق یاغی محسوب میشود؛ سایر عوامل مجموعه در انتهای شب عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، تدوین: عماد خدابخش، موسیقی: رامین کوشا، مدیر طراحی صحنه: محسن شاهابراهیمی، مدیر تولید: پیمان حمیدی، طراح جلوههای بصری: فرید ناظرفصیحی، سرپرست گروه کارگردانی: روزبه سجادی حسینی، صدابردار: مهدی ابراهیمزاده، طراح صحنه: مریم ناظم، طراح لباس: نازنین توسلی، طراح گریم: عباس عباسی، صداگذاری و میکس: مهرشاد ملکوتی، جانشین تولید: مهدی عباسیپور، دستیار اول کارگردان: حمید شوریده، برنامهریز: ساناز قراملکی، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: امید صالحی، مشاور گرافیک: محمدحسین هوشمندی و طراح لوگو: سمیرا امیری؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 1 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید. IMDb
آنچه از قسمت اول سریال به دست میآید این است که در انتهای شب یک درام خانوادگی و اجتماعی است که روی زندگی زوجی از طبقه متوسط تمرکز کرده است؛ بهنام (پارسا پیروزفر) نقاش و هنرمندی است که با همسرش ماهی (هدی زینالعابدین) و پسر کوچکشان در پردیس زندگی میکنند؛ ماهی کارمند یک فرهنگسراست و هر روز مسیر طولانی تهران و پردیس را طی میکند؛ شروع داستان از جایی است که میفهمیم آنها تصمیم به جدایی گرفتهاند؛ وسایل ماهی جمعآوری میشود و بهنام چمدانها را دور از چشم فرزندشان به صندوق عقب ماشین منتقل میکند؛ روایت داستان خطی نیست و برای آنکه بفهمیم چرا آنها به نقطه جدایی رسیدهاند به یک ماه قبل برمیگردیم؛ روزی که ماهی برای تولد بهنام کیک خریده است اما در بازگشت به خانه او را نمییابد و با آشفتگیهایی روبرو میشود… بالاخره پس از یک شب بیخبری سروکله بهنام پیدا میشود و میفهمیم بهطور اشتباهی اتوبوس کارمندان یکی از سازمانهای نظامی را سوار شده است! و ماموران او را به اتهام جاسوسی بازجویی کردهاند؛ اینجاست که بین بهنام و همسرش جروبحث بالا میگیرد و میفهمیم بهنام از شرایط زندگی در یکی از فازهای دورافتاده پردیس بسیار ناراضی است و ماهی را مقصر آشفتگی زندگیشان میداند؛ ماهی در پایان این سکانس پر تنش میگوید دیگر نمیتواند ادامه دهد و باید از هم جدا شوند… قسمت اول سریال در انتهای شب چطور بود؟ از تیتراژ سریال شروع کنیم؛ تیتراژ خوش سر و شکل است و مختصر و مفید؛ در انتهای شب به چه می رسیم؟ صبح؛ عنوان سریال در دورنمایی از طلوع خورشید در شهر پردیس و نمای ساختمانهای بلند در پس زمینه نقش میبندد؛ نمایی متناسب با عنوان؛ اولین نمایی که میبینیم زن و مردی است که گویی جداگانه و دور از هم خوابیدهاند؛ مرد به صورت همسرش که خوابیده نگاه میکند؛ از همین نمای آغازین میتوان فهمید با درامی طرف هستیم که قرار است به روابط زناشویی بپردازد؛ داستان لکنت ندارد و روان و بی دست انداز روایت میشود؛ شخصیتها و نسبت آدمها و محیط آنها را میشناسیم؛ البته ابهاماتی در قسمت اول وجود دارد، مثل اینکه واقعا دلیل اصلی جدایی این زوج چیست؟ برای رفع همه ابهامات باید قسمتهای بیشتری دید؛ در قسمت اول خط کلی داستان ترسیم شد و شخصیتهای اصلی و مشکلشان را فهمیدیم؛ فضای کلی حاکم بر زیست شخصیتها نیز دستمان میآید؛ فصل افتتاحیه سریال پر انرژی و پر هیجان است و تا میانه ادامه پیدا میکند؛ پایان قسمت اول اما بدون تنش و هیجان است و قلاب محکمی گریبان بیننده را نمیگیرد؛ در مجموع قسمت اول راضی کننده است و میتواند مخاطب را به ادامه داستان علاقمند کند و این تصور ایجاد میشود که سریال ارزش دیدن دارد اما تا حدودی این کشش شکننده هم هست و اگر در قسمتهای بعدی قلاب محکمی ایجاد نشود ممکن است تماشاگر بعد از دو سه قسمت سریال را رها کند؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 2 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
در صنعت سریالسازی چند اصل مهم و کلیدی وجود دارد که یکی از آنها شروعی جذاب و تماشایی است؛ خواه در ژانر پلیسی معمایی و خواه یک ملودرام جامعهمحور؛ با چنین شروعی است که مخاطب با قصه و شخصیتهایش همراه شده و خود را در قالب قهرمانش قرار میدهد؛ سریال در انتهای شب ساخته آیدا پناهنده، یکی از همین دسته سریالها است که شروعی فوقالعاده داشته و به شکلی موجز شخصیتهای اصلی خود و مسالهشان را مطرح میکند؛ بدون برخی حاشیهرویهای مرسوم که در انتهای آن نیز یک نقطه عطف قرار داده شده است؛ آیدا پناهنده به شهادت کارنامه کارگردانیاش در سینما، علاقه خاصی به ساخت آثاری قهرمانمحور دارد و قهرمانهای خود را نیز از میان زنان انتخاب میکند کاری که در فیلمهایی همچون ناهید و اسرافیل با ظرافتی خاص انجام داده و حال سریال در انتهای شب نیز در همین مسیر قرار دارد؛ پناهنده و ارسلان امیری که مشترکا فیلمنامه کار را نوشتهاند، ساختار غیرخطی متکی بر فلاشبک و فلاشفوروارد را انتخاب کرده و برشهایی از زندگی زوجی به نام بهنام و ماهی را در رفت و برگشتهای زمانی کوتاه به تصویر میکشند؛ آن هم از نقطه اوج و جایی که این زوج به بنبست کامل رسیده و در شرف جدایی هستند؛ نقطه عطفی که شوکی به داستان داده و زندگی قهرمانهایش را تحت الشعاع آن قرار میدهد؛ حتی تم کار هم عوض شده و فضایی معمایی بر آن حاکم میشود؛ جایی که بهنام به اشتباه سوار اتوبوسی غیر از اتوبوسهای شهری شده و با یکی از کارمندان مجموعهای امنیتی اشتباه گرفته میشود؛ گره خوبی که به قصه زده شده و آن را از ملودرامهای مرسوم زن و شوهری با تم جدایی دور میکند؛ در عین حال کنجکاوی زیادی را در بین مخاطبان خود به وجود میآورد؛ عنوانی هم که برای این قسمت انتخاب شده (اتوبوس جهانگردی)، طنازانه بوده و ذهن مخاطب را به سمت انیمیشن مورچه و مورچهخوار و جمله مشهور مورچهخوار میاندازد که ارتباط مستقیم با وضعیت عجیب پیش آمده برای بهنام دارد! معرفی شخصیتها در قسمت نخست یک سریال از اهمیت ویژهای برخوردار است که میتواند مخاطب را درگیر کار کرده و کنجکاوانه به دنبال خود بکشاند؛ کاری که پناهنده و امیری در نخستین سریال خود به خوبی انجام داده و در معرفی قهرمانهای خود نیز مینیمال عمل کردهاند؛ ماهی زنی جوان از طبقه متوسط که برای خرید آپارتمانی دور از مرکز شهر به آب و آتش زده و از پلن مالیای که برای خانهدار شدنشان ریخته راضی به نظر میرسد؛ در نقطه مقابل بهنام قرار دارد که نقاش بوده و روحیه هنریاش با ذهن اقتصادی ماهی همخوانی ندارد؛ از دل همین تضادها جدایی رقم خورده و گسست عاطفیای رخ داده که کاملا باورپذیر به نظر میرسد؛ برای مثال تنها کافی است به سکانس پرتنش گفتگوی میان این دو پس از آزاد شدن بهنام بابت اشتباه گرفته شدنش توجه کنید؛ دارا هم به عنوان ضلع سوم مثلث شخصیتهای اصلی به نوعی فرزند زمانه خود است؛ مجهز به گوشی و تبلت و گیم؛ حتی شخصیتهای فرعی همچون همکار ماهی در فرهنگسرا و آبدارچی آن نیز به خوبی شکل گرفته و صرفا تیپ نیستند؛ نکته مهم دیگری که در این سریال کاملا به چشم میآید، مقولهای به نام جغرافیا است که بسیاری از فیلمنامهنویسان و به ویژه فیلمسازان از کنار آن به سادگی عبور میکنند؛ در اینجا، منطقه پردیس خود به یک شخصیت تبدیل شده و به عنوان عامل پیشبرنده داستان از آن بهره گرفته شده است؛ جایی که با مرکز تهران فاصله زیادی داشته و بهنام در یکی از سکانسهای مهم قسمت نخست آن را در نقطه مقابل محله جلفا در قلب پایتخت قرار میدهد؛ از طرف دیگر، دست روی طبقه متوسط گذاشته و خانواده کوچک بهنام را به آن منتسب میکند؛ پناهنده در انتخاب بازیگران اصلی در انتهای شب موفق عمل کرده و آن را به یکی از نقاط قوت کار تبدیل کرده است؛ پارسا پیروزفر برای نقش بهنام وجوه سمپاتیکی داشته و هنگامی که در ماجرایی پیچیده گرفتار میشود، شمایل یک قربانی را به خوبی ایفا میکند؛ هدی زین العابدین هم درک درستی از شخصیت ماهی به عنوان زنی از طبقه متوسط که نگران آینده خود، همسر و فرزندش است، دارد؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 3 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
بزرگترین زیان وضعیت سیاسی اقتصادی جامعه را میتوان در درون شخصیتهای زوج در انتهای شب مشاهده کرد؛ شخصیتهایی که مستعد سقوط فردی و اجتماعیاند؛ آدمهایی که با دلیل و بیدلیل میخواهند از تاوان زیستن شانه خالی کنند، میخواهند از سرباری به سربازی برسند، شریک جرم بگیرند و بهانهها را تقسیم کنند چون اضطراب سقوط، اضطراب نجات میآورد؛ این ازدواج عاشقانه و آن جدایی صریحانه نشان میدهد که نفس زندگی، همزمان رحمت و لعنت است؛ بحرانهای روزمره بهنام و ماهی، این زوج حاشیهنشین طبقه متوسط را وادار میکند که به طور دائم در مرز درد کشیدن و درک نشدن، زندگی پر از اضطراب را تجربه کنند؛ آنها حتی برای خرید قهوهساز بیارزشی در ساحت زندگی مراقب و نگران هزینه و آیندهاند، زوجی که بیش از هر چیز یک وجود مضطربند با کلکسیونی از آرزوهای قشنگ بر بادرفته! دراین وضعیت غیرمعمول توقعات شعلهور میشود، من و تو مرزبندی میشود؛ احترامهای مرسوم غیرمرسوم میشود، چراکه انسان مضطرب خود را یک بیمار مقدس میداند که برای جلوگیری از سقوط به هر کاری چنگ میزند؛ این وجود انباشته از اضطراب و ناامیدی و یاس، زندگی و زیست آنها را میانمایه کرده است؛ ماهی زنی خسته و مغروق در مشکلات زندگی زناشویی است که با چالشهای دردآور روزانه مانوس است؛ دغدغه او این است؛ آیا قادرم زندگی را حفظ کنم، چگونه سرپناه داشته باشم، چگونه دخل و خرج را کنترل کنم و چگونه آینده فرزندم را مدیریت کنم؟ و بهنام که اگر نمیتواند سازگار و همسو با زنش باشد شاید به علت نقصی است که در رفتار و فلسفه خاص او هست، خواستههایی که گاه حق ابتدایی یک هنرمند چون اوست؛ قصه در انتهای شب، قصه اپیدمی و روزمره و مکرر ماست؛ گویی سختیها لزوما آدمی را بهتر نخواهد کرد؛ مشقاتی که این زوج نمونه خروار را، تلختر، زمختتر، خستهتر و فرسودهتر ساخته است که با هر تلنگر و صدایی بههم میریزند؛ این زیست وابسته به حداقل نیازهای زندگی، چه کرده با این عشق که اکنون شیفتگی به این جهان و زندگی را ربوده است؛ چه شده که خانوادهای که عاشقانه تشکیل زندگی دادهاند اکنون به فروپاشی و طلاق رسیدهاند، طلاقی که فقط پایان زندگی متاهلی نیست، آغاز تخریب آینده فرزند، میل به تنهایی، میل به خشونت، میل به دوری از دیگران، میل به بی اعتمادی است؛ شروع انباشتهگی از ناکامی و حسرت است، آغاز واکنشهای انتحاری است، شروع زیر پا گذاشتن معیار و اندیشههای انسانی است، آغاز فروش تعلقات و دلبستگیهاست؛ بهنام در انتهای شب حتی پس از جدایی هم درگیر همان روزمرگیها و تنگناهای اقتصادی است، او تصمیم میگیرد تابلو هنری استادش را بفروشد چون دیگری چیز با ارزشی برای داشتن ندارد و نمیخواهد داشته باشد و این آغاز یک جنایت ناخواسته و غیرعمد است؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 4 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
سریال در انتهای شب نشان میدهد که انسانهای بحرانزده بیش از هرچیز مستعد انسان تبهکارشده هستند تا خود را از سقوط نجات دهند؛ وضعیت نابسامان اقتصادی خانواده تنها جدایی نمیآورد، آدمهای فسرده و سایکوپت و تبهکار میسازد؛ گرهها و اتفاقهای نامعمول زندگی همچون سوار شدن بر اتوبوس نهاد امنیتی همه در بحرانهای کوچک و بزرگ زندگی ریشه دارد، در اقساط مسکن و مایحتاج زندگی، در شب نخوابیدنها و در صبح زود از خواب برخاستنها، در حاشیهنشینی یک زوج متوسط تحصیل کرده، در ناکامی در شغل و نبود مناسبات ضابطهمند اداری! بهنام تازه در بازجوییها میفهمد که پست اداریاش را گرفتهاند و این یعنی کمبود درآمد و تخریب شخصیت و هویت و رهآوردهایی که زندگی خانوادگی را مختل میکند؛ در زندگی این زوج میبینیم که هر اتفاق بزرگی آبشخور و آبستن حوادث خرد و کوچک است؛ سوار شدن دراتوبوس اشتباهی معلول نداشتن اوضاع نامساعد فکری، حاشیه نشینی، اقساط مالی و… است که تفاهم مشترک را در نقش همسری نشانه گرفته است و طلاقی که به گفته خودشان هیچ دلیل مشخصی ندارد؛ نه خشونت، نه خیانت و نه علت بزرگی! همه از کمرنگ شدن خواستههای کوچک و بزرگ زندگی تغذیه شدهاند؛ ماهی از روی عشق با بهنام ازدوج میکند اما در ادامه زیستن، اتوپیای عشق رومانتیک را بر باد رفته میبیند؛ انگار این عشق سالهای دور به او و فهمش از رابطه زناشویی صدمه زده است؛ گویی در کنار دردها و رنجهای بزرگ همچون استبداد، بی عدالتی، نابسامانی اقتصاد و… او دردهای روانی کوچک و فراوانی همچون تنهایی، استرس، اضطراب و… دارد؛ رنجهای او در میانه خاطره و پیشبینیهای زندگی است، گویی به زعم اِوا ایلوز ما و او یا گرفتار خاطره گذشتهایم یا نگران اتفاقات آینده؛ تاسف نسبت به گذشته نسبتا مطبوع، خشم از وضعیت موجود و اضطراب آینده نمیگذارد ماهیها و بهنامها زندگی را ادامه دهند؛ انگار ایلوز درست گفته است که نظم موجود جامعه کنونی بر دو مشخصه تولید و مصرف تاکید دارد، در حوزه تولید انسانِ عاقلِ شاغلِ متاهل میخواهد و در حوزه مصرف انسانِ خودابرازگر، خودبیانگر، بیخویشتندار! و همینهاست که زیستن را دچار جدایی و شدائد میکند؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 5 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
سریال در انتهای شب خود خود خود خود زندگی است؛ با تمام سختیها و تلخیهایش؛ زندگیهای پرت شده به ته شهر، به حومه، آدمهای پلاسیده شدهای که دارند تقلا میکنند باز هم زنده باشند، زنده بمانند؛ بچههای وصله شده، تکه شده میان آدم بزرگها؛ خانههای آشنا، خانه زندگی خودمان، نه خیلی خیلی پولدار، نه خیلی خیلی فقیر؛ آدمهایی که یک جایی با هم بر میخورند، قاطی هم میشوند؛ با تحصیلات و شکل فکری که به هم شبیه است و یا با هم فرق دارد؛ اما این زندگی آدمهای طبقه متوسط است، بالاتر نمیروند، اقتصاد و معیشت، یقهشان را دو دستی چسبیده و از آنها بیگاری میکشد؛ آنها زندگی میکنند تا برده کار باشند؛ چون اگر کار و خانه و پول نداشته باشند، باید بروند بمیرند؛ چون اگر با شرایط حاکم پیش نروند، له میشوند؛ یک کارخانه با تولید انبوه، که آدمهای شکل هم تولید میکند؛ مثل قطعات آجر هم شکل، آدمهایی با دردها، گرفتاریها و مشکلات شبیه به هم؛ آدمهایی که فقط ممکن است، گاهی، فقط گاهی، عشق و وجد و تنانگی را در اتاقهای کوچک خواب خود به یاد بیاورند؛ برای همین است که موقع جدا شدن، نیازی به آزمایش نیست؛ چون مدتهاست که بدنهای گرم، در میان ارواح سرد و غمگین، از یاد یکدیگر رفتهاند؛ شوقی برای برخاستن حس پرشور هم آغوشی وجود ندارد و آدمهایی که زمانی در شناسنامه هم ثبت شدهاند، از جدایی ذهنی آنها، روزها، ماهها حتی سالها میگذرد؛ تبدیل به بیلهای مکانیکی زندگی خود شدهایم؛ بدن خود را به سرکار میبریم، به فلافلیها، به مسافرتهای ارزان قیمت و حراجیهایی که با جیبهای تهی همخوانی داشته باشد؛ بین دیوارها، بین پنجرههای بیمنفذ اسیر ماندهایم؛ بار سنگین هستی، عشق ورزی را میرانده است؛ لبخند میزنیم، در آشپزخانه و مهمانی و اتاقهای خود میپلیکیم، بی آنکه خودی وجود داشته باشد، بی آنکه از خود واقعیمان چیزی مانده باشد؛ روی یکدیگر، پردههای سیاه و ضخیم میکشیم تا عمیقترین حفره روح خود را پنهان سازیم؛ زخممان را به یکدیگر نشان نمیدهیم؛ نمیگذاریم چون اجداد بدوی خود، تن و موی خود را بجوریم تا کنههای درد را زیر ناخن له کنیم و خونش، سر انگشتمان را کدر کند؛ سرمان را زیر لحافهای سرد فرو میکنیم و سکوت را جایگزین کلمات میکنیم و از یکدیگر دورتر و دورتر و دورتر میشویم؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 6 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
در انتهای شب، حکایت ماست، زندگیهای برباد رفته افشا شده و افشا نشده؛ زندگیهای تمام شدهای که هنوز ویترین خود را روشن نگه داشتهاند؛ در این شهر، چقدر ماهی و بهنام هست؟ چقدر ثریا و امیر، چقدر دارا و آوینا، چقدر زوج و فردهای دیگر؛ این تباهی پر وزن را کجا میشود به زمین نهاد؛ تا کجا میشود زندگی را به دندان گرفت و کشید؛ با کدام قدرت، کدام توان! آیا این ارواح راه رونده مرده را، سر آسودگی هست؟ آیا ما محصول این سرزمین و این قاره گویا مورد نفرین خدایانیم یا در همه کائنات، انسانها، تجسم رنجهای سرگردان و خوشیهای متوقف ماندهاند! داریم خودمان را نگاه میکنیم؛ با صورتهای به شیشه چسباندهای که دستها را قاب صورت کرده که شاهد روایتهای سهمگین زندگانی خود باشیم؛ انسانهایی در تلاش برای استیفای حقوق انسانی خویش، برای اثبات آدم بودن و دریافت و زیست انسانی، آن چنان که شایسته وجودشان است، نه چنان که تقدیر و شرایط بر آنان تحمیل کرده است؛ قصه مردهای تنها، زنهای تنها و بچههای تنهاتری که در عین تنفر عشق میورزند؛ به زبان فریاد میکشند که از مادران و پدران خود متنفرند و با تمام وجود خود را در بیپناهترین شکل ممکن در آغوش آنها گم میکنند و میفشارند و بعد یکدیگر را از نهایت استیصال و تنهایی، دیگر رها نمیکنند؛ آیا سویه انگلوار زندگی، بر وجه فاخر بودن و انسانی بودن آن میچربد؟ آیا حاضر به ماندن، به هر شکل و قیمت و کیفیتی هستیم؟ چقدر به خود میپردازیم، چقدر به ندای درونمان گوش فرا میدهیم؟ چه کسی در ترمیم این اندازه از زخمهای عمیق، ما انسانهای سرگشته و فراموش شده در زمین را یاری خواهد کرد؟ کسی چه میداند، شاید تنها هراسی کهنه و مزمن است که ما را هنوز به ادامه این بازی هر دو سر باخت ترغیب میکند، ارواح خسته و فرسوده از زنده بودن را! شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 7 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
بخشی از بهترین ملودرامهای تاریخ سینمای جهان را آثاری تشکیل میدهند که پایه قصه خود را براساس روابط یک زوج شکل دادهاند؛ آدمهایی از جنس تماشاگران این آثار که مخاطب به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرده و با قهرمانهایش همذاتپنداری میکند؛ در سینمای ایران نیز سابق بر این از این دست نمونهها داشتهایم و این روزها سریالهای پلتفرمی جور آن را میکشند! سریال در انتهای شب به کارگردانی آیدا پناهنده تازهترین نمونه در این باب به حساب میآید که در هفت قسمت پخش شده، مخاطبان خود را پیدا کرده و مورد توجه ویژه آنها قرار گرفته است؛ در انتهای شب قصه زن و شوهری به نام بهنام و ماهی است که یک اتفاق نه چندان بزرگ تکان هولناکی به زندگیشان داده و آنها را به سمت جدایی میبرد؛ کاری که پناهنده و ارسلان امیری در مقام نویسنده فیلمنامه انجام دادهاند، روایتی درست و در عین حال سرشار از جزییات از موقعیتی است که قهرمانهایشان در آن قرار گرفتهاند؛ برای مثال میتوان به اتوبوس اشتباه سوار شدن بهنام در قسمت نخست اشاره کرد که اختلافهای ریز او و ماهی را به یک بحران بزرگ تبدیل میکند؛ در عین حال برای هر قسمت یک نقطه عطفی در نظر گرفته شده که قصه را وارد فاز تازهای میکند؛ برای نمونه میتوان به برخورد اتفاقی کاتر با شکم دوست نقاش ماهی و بهنام اشاره کرد که به خوبی تماشاگر سریال را شوکه کرده و منتظر قسمت بعدی نگه میدارد؛ آشنایی بهنام با زن همسایه که شرایطی شبیه به بهنام دارد، پیچ خوبی به فیلمنامه بخشیده و تم عشق را در آن تقویت میکند؛ در عین حال دست روی مسالهای میگذارد که زنان و مردان پس از جدایی با آن درگیر میشوند؛ مشابه این اتفاق هم برای ماهی رقم خورده و نقاش موفق همکلاسی سابق را پیش رویش قرار میدهد؛ جالب اینکه هیچکدام از رابطههای تازه هم به نتیجه نرسیده و پناهنده و امیری با ظرافت روی آن مانور داده و به بخشهای تاریک آن نور تاباندهاند؛ کل ماجرای گم شدن فرزند کم سن و سال این زوج که به خلق یک داستان فرعی جذاب ختم میشود، نقطه عطف کلیدی سریال در قسمت پنجم است که به رابطه زن همسایه و بهنام نیز پایان میدهد؛ موتور حرکت در انتهای شب، آدمها و شخصیتهای کم تعداد اما به شدت واقعی و لایه لایه آن است؛ آدمهایی همچون ماهی و بهنام از طبقه متوسط جامعه و تحصیلکرده که به بن بستهای مالی، عاطفی و زناشویی رسیدهاند و همه اینها نیز باورپذیرترشان کرده است؛ زوج نویسنده فیلمنامه این سریال، از کنار شخصیتهای مکمل کار به سادگی عبور نکرده و از آنها به بهترین شکل برای تاثیرگذاری روی قصه بهره گرفتهاند؛ برای مثال میتوان از پدر ماهی نام برد که کلیشهای از یک پدر نگران ایرانی است که با وجود نفس کشیدن در فضای سینما به شدت پایبند قوانین ساخته خود برای دخترانش است؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 8 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
در انتهای شب به انتهای خود نزدیک شده است و حالا با اطمینان بیشتری میتوان گفت که ارسلان امیری و آیدا پناهنده، یکی از بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی را نویسندگی و کارگردانی کردهاند؛ سریالی که روایتی جذاب از زندگی یک زوج معمولی را به تصویر کشیده است؛ زوجی همچون هزاران زوج دیگر شهرنشین که درگیر مشکلات معیشتی و خانوادگی هستند و سعی میکنند هر طور که هست گلیم خودشان و خانوادهشان را از آب بیرون بکشند؛ این داستان زن و مردی است که در مقطعی از زندگی مشترکشان به اصطلاح کم میآورند و تصمیم میگیرند مسیرشان را از یکدیگر جدا کنند؛ زن و مردی اهل هنر که به جای هنرمندی، کارمندی پیشه کردهاند و حالا به نظر میرسد تنها هنرشان خرید خانهای در یکی از شهرهای جدید حاشیه پایتخت بوده است؛ خانهای که خریداریاش با قرض و قسط، موجب شدت گرفتن اختلافات شخصیشان شده و عاقبت زمینه جداییشان را رقم میزند؛ ماهی (هدی زین العابدین) و بهنام (پارسا پیروزفر) شخصیتهایی ملموس و باور پذیر از طبقه متوسط هستند که مخاطب برای درک افکار و عقایدشان، کار چندان دشواری ندارد؛ چه این که دشواریهای زندگی شهری و آدمهایی که سراسیمه در میان چرخدندههای زندگی در حال حرکت هستند، دنیای کم و بیش مشابهی را برای شهرنشینان پدید آورده است؛ هنر پناهنده این است که قصهای نه چندان پر پیچ و خم از موقعیتهایی به ظاهر روتین و معمولی را در قالب زندگی مشترک دو شخصیت کم و بیش آشنا به تصویر کشیده و موفق شده در هر اپیزود مخاطب را با سریال همراه کند؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 9 سریال در انتهای شب را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.