دانلود سریال داریوش
خلاصه داستان سریال داریوش:
سریال داریوش، قصه مردی است که پس از یازده سال، به شهری که از آن گریخته بود، باز میگردد… برای دانلود سریال داریوش به باکس دانلود مراجعه کنید.
بازیگران:
هادی حجازیفر، مهرداد صدیقیان، ژیلا شاهی، عباس جمشیدیفر و…
درباره سریال داریوش:
سریال داریوش (Dariush) سریالی اجتماعی، درام و خانوادگی به کارگردانی و نویسندگی هادی حجازیفر و تهیهکنندگی نوید محمودی در شبکه نمایش خانگی محصول سال 1403 است؛ با پایان پخش سریال پربیننده افعی تهران ساخته سامان مقدم، سریال جدید داریوش جایگزین آن شده است؛ داریوش ساخته هادی حجازیفر به تهیهکنندگی نوید محمودی سریال جدید شبکه نمایش خانگی است که پخش آن به زودی آغاز میشود؛ این اولین کارگردانی سریال در شبکه نمایش خانگی توسط هادی حجازیفر محسوب میشود؛ با اعلام این خبر از پوستر رسمی این سریال نیز رونمایی شد؛ نوید محمودی پیش از این تهیهکنندگی مجموعه پربینده پوست شیر را برعهده داشته است؛ هادی حجازیفر، مهرداد صدیقیان، ژیلا شاهی و عباس جمشیدیفر از جمله بازیگران سریال داریوش هستند؛ هادی حجازیفر بازیگر و کارگردان ایرانی متولد 31 خردادماه سال 1355 در خوی است؛ او دانش آموخته پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است؛ از جمله افتخارات هادی حجازیفر میتوان به نامزدی دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر و سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر اشاره کرد؛ هادی حجازیفر سابقه بازی در فیلمهایی همچون سرگیجه، ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز، لاتاری، به وقت شام، منطقه پرواز ممنوع، ژن خوک، آستیگمات و شاهکش را در کارنامه هنری خود دارد؛ وی در برنامه همرفیق و پیشگو نیز به عنوان مهمان حضور داشته است؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 1 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید. برای دانلود سریال داریوش به باکس دانلود مراجعه کنید.
قسمت دوم سریال داریوش
موفقیت یک سریال در مواجهه با تماشاگران، اغلب سازندگان آن را برای تولید دنبالههای آن وسوسه میکند؛ اتفاقی که به وفور در صنعت سریالسازی جهان شاهد آن بوده و پلتفرمهای داخلی نیز از آن مستثنی نیستند، چراکه محصول مناسبی را تولید کرده و حال میتوانند تا مدتی از سود حاصل از آن منتفع شوند؛ یکی از سریالهای پربیننده یکی دو سال اخیر پلتفرمها، پوست شیر ساخته نوید محمودی بوده است؛ حال پس از گذشت بیش از یک سال، جای آن که شاهد دنبالهای بر آن باشیم با سریالی به نام داریوش مواجهایم که توسط هادی حجازیفر کارگردانی شده و به لحاظ فضاسازی، فیلمنامه و بازیگر، شباهتهای فراوان به پوست شیر دارد، با این تفاوت که هیچیک از شخصیتهای اولی در دومی نبوده و داستان هم از اساس با آن تفاوتهای آشکار دارد؛ داریوش که صبح روز چهارشنبه نخستین قسمت آن پخش شد، قابلیت تکرار موفقیت چشمگیر پوست شیر را داشته و میتواند رقیب سرسختی برای سریالهای سایر پلتفرمها باشد؛ داریوش قصه آشنا و سرراستی دارد که براساس تم انتقام شکل گرفته و شخصیتها حول محور آن چیده شده و شکل گرفتهاند؛ داریوش مردی میانسال پس از سرقت شمشهای طلا و به قتل رسیدن دوستش سیروس، به عنوان مظنون به قتل به مدت یازده سال متواری بوده و حال پس از پرداخت دیه و رضایت خانواده مقتول به شکل غیرقانونی از ترکیه به ایران میآید؛ از یک سو بهرام دوست و شریکش در دزدی طلاها به دنبال اوست و از سوی دیگر سهراب برادر سیروس که علاوه بر گرفتن دیه چهارصد میلیون تومانی، به دنبال ردی از داریوش برای گرفتن سهم برادرش از طلاها میگردد؛ گره اصلی فیلمنامه هم جایی است که هیچ اثری از طلاها نبوده و پانزده کیلو شمش طلا به نوعی گم شده است! عنصری مهم و کلیدی که به موتور حرکت قصه تبدیل شده و به رفتار و اعمال شخصیتها هویت میبخشد؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 2 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید. برای دانلود سریال داریوش به باکس دانلود مراجعه کنید.
قسمت سوم سریال داریوش
حجازیفر و تیم نویسندگان فیلمنامه سریال داریوش، در قسمت نخست روی خط اصلی داستان حرکت کرده و در معرفی شخصیتها هم از روشهای مختلف و البته آشنا سود جستهاند؛ برای مثال میتوان به سکانس مهم نخستین مواجهه داریوش و کاظم در کارگاه شیشه سازیاش اشاره کرد؛ بخش مهمی از اطلاعات درباره آدمها، روابط و اتفاقهای رخ داده از طریق دیالوگهای ردوبدل شده میان کاظم و داریوش به تماشاگر ارائه میشود؛ در عین حال روی شخصیت کاظم به عنوان یکی از شخصیتهای مهم کار مانور داده شده و فرم دیالوگهایش نیز به گونهای است که به تنش حاکم بر قصه اضافه میکند؛ تلاش داریوش برای دیدار با دخترش لیلا و نوهاش، یکی از نقاط عطف قسمت نخست کار به حساب میآید که تنش خوبی هم بر آن حاکم است؛ از طرف دیگر داریوش به عنوان قهرمان سریال باید با موانع مختلفی روبرو شود که مهمترین آن انتقامجویی سهراب، برادر سیروس به حساب میآید؛ حضور پررنگ سایه او بر فیلمنامه، تماشاگر را در بیم و امید نسبت به فرجام کار داریوش، لیلا و فرزندش قرار میدهد؛ از طرف دیگر تماشاگر با معمای پیچیده شمشهای مفقود شده مواجه است که هر لحظه ظناش را نسبت به یکی از شخصیتهای درگیر ماجرا معطوف میکند؛ سریالهایی از جنس داریوش نیاز به شخصیتها و تیپ-شخصیتهایی دارند که هم تماشاگر را با خود درگیر کرده و هم قصه را با ریتم مناسب و سرشار از تنش پیش ببرد؛ در داریوش این اتفاق رخ داده و شخصیتها و روابطشان به شکلی فشرده به تماشاگر معرفی میشوند؛ داریوش به عنوان قهرمان داستان که ریزه کاریهای زیادی در آن به کار رفته و بر خلاف قهرمانهای این جنس کار، تا حدودی ترسو نیز به حساب میآید؛ کاظم نیز همان تیپ-شخصیت رفیق بامعرفت است که کفه ترازوی سمت داریوش را سنگینتر میکند؛ در جبهه مخالف هم ضدقهرمانهای آشنایی همچون سهراب قرار دارند که موانعی را سد راه قهرمان قرار میدهند؛ بهرام دیگر شخصیت کلیدی کار است که در قسمت نخست به جز لحظاتی کوتاه حضور نداشته اما سایهاش کاملا روی قصه حس شده و تماشاگر را منتظر خود نگه میدارد؛ سریال داریوش بسیار متکی بر هادی حجازیفر در مقام کارگردان، بازیگر و یکی از نویسندگان فیلمنامه است و در همان قسمت نخست نیز ظرایف زیادی در کارش به ویژه در کارگردانی به چشم میآید؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 3 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید. برای دانلود سریال داریوش به باکس دانلود مراجعه کنید.
قسمت چهارم سریال داریوش
همیشه قاب اول و سکانسهای ابتدایی یک فیلم یا سریال همچون ویترین جذاب مغازهای که مشتری را جذب میکند میتواند با رنگ و لعاب و قصهای با تعلیق درست، مخاطب را جذب و مجاب به پیگیری اثر کند، اما این که در ادامه بتواند مخاطبانش را حفظ کند فاکتورهایی نیاز دارد که با خلاقیت نویسنده در تعریف قصه و کارگردانی درست و حساب شده شکل میگیرد که این روزها در سریالهای شبکه خانگی شاهد رشد آن هم در فیلمنامهنویسی و هم کارگردانی هستیم؛ اما در سریال داریوش که تاکنون سه قسمت آن پخش شده علاوه بر فیلمنامه و کارگردانی فاکتورهای دیگری از جمله حضور نامهایی آشنا که پیش از این حساب خود را پس دادهاند میتواند برای جذب مخاطب قابل تامل باشد؛ نوید محمودی که در قامت تهیهکننده مدیریت تولید این سریال را برعهده دارد و یا هادی حجازیفر در مقام نویسنده، کارگردان و بازیگر این سریال و یا حضور بازیگرانی چون مهرداد صدیقیان، محسن قصابیان، عباس جمشیدیفر، رامین راستاد، علی صالحی و ژیلا شاهی که بازیهایی ماندگاری در کارنامه خود دارند و تاکنون در این سه قسمت شاهد حضورشان بودیم هر کدام فاکتورهایی برای جذب مخاطب در این سریال محسوب میشوند؛ سکانس جادهای و کوهستان پوشیده از برف به عنوان افتتاحیه این سریال آنقدر جذاب است که هر بینندهای را به وجد میآورد و کابوسی که در ادامه برای داریوش شخصیت اصلی داستان در آن کوهستان با کارگردانی و دکوپاژ خوب به تصویر کشیده شد نیز نوید تماشای یک سریال پر تعلیق را به مخاطب میدهد؛ فیلمنامه داریوش نوشته هادی حجازیفر لایههایی از عشق، زندگی، دزدی و جنایت در بستر جامعه را درون خود پرورش داده و با چند سکانس طنز در قسمت دوم مخاطب را غافلگیر میکند؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 4 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت پنجم سریال داریوش
«داریوش چرا ما اینقدر ترسوییم؟» این یکی از دیالوگهای کاظم (عباس جمشیدیفر) خطاب به داریوش (هادی حجازیفر) در بخشی از قسمت نخست سریال داریوش است که در واقع محور و پایه اصلی داستان است و از همین رو هم آن را به اثری خاص و متفاوت در تاریخ سینما و تلویزیون ایران تبدیل میکند، البته نه از این بابت که ما تاکنون شخصیت ترسو در تاریخ آثار تصویریمان نداشتهایم ولی تقریبا تمام آنها در حد تیپهایی کلیشهای (و نه شخصیت) بودهاند از جمله جاهل یا لاتهای کوچه خلوت ترسویی که در فیلمفارسیهای پیش از انقلاب عمدتا مرتضا عقیلی یا در شاخه دیگری میری ایفاگر نقش آنها بودهاند؛ ترسهای این آدمها نه هیچ عمقی داشت و نه طبیعتا قابل تحلیل روانکاوانه در نتیجه تنها ابزاری بودند برای خنده گرفتن از تماشاگر در حالیکه ترس یکی از پیچیدهترین (به لحاظ روانشناختی) خصلتهای روحی انسان است که ابعاد و پیامدهای متعدد و گوناگونی دارد به همین دلیل اینگونه شخصیتها نقشی کلیدی در ساختن درامهای روانکاوانه برجسته در تاریخ سینما به ویژه فیلمهای هیچکاک داشتهاند از جمله نقش اسکاتی (با بازی جیمز استوارت) در سرگیجه یا مارنی (با بازی تیپی هدرن) در مارنی و… از این بابت شاید سریال داریوش بتواند در تاریخ تولیدات تصویری ایران نقش پیشرو را بازی کند چون اولا داریوش و کاظم برخلاف فیلمفارسیهای پیش از انقلاب، نقشهای اصلی هستند نه فرعی و به علاوه ترسهای آنها ریشههای عمیق روانشناختی دارد چون آنها در جغرافیای فرهنگیای زیسته و رشد کردهاند که شجاعت نه تنها یک فضیلت بلکه یک الزام است؛ پسربچهها در آن محلهها از همان کودکی در کوچه و خیابان دعوا را میآموزند و تجربه میکنند کما اینکه حتی سینا نوه داریوش هم با وجود سن کمش در شرایطی که پدربزرگش از ترس حمله دار و دسته سهیل در حال قالب تهی کردن بود و فرار کرد، در کنار مادرش میایستد و در برابر توهین یکی از اراذل و اوباشی که برای گرفتن داریوش به خانهشان حمله کردهاند بیهیچ ترسی سنگ به سویشان پرتاب میکند؛ حتی مادرش هم چند دقیقه پیشتر دست تنها و فقط با یک چوب در حال مقابله با همان اراذلی بود که میخواستند از دیوار خانهاش بالا بیایند؛ داریوش و کاظم علیرغم زندگی در چنین محلههایی به دلایلی که زمینههای روانشناختی دارد باز هم میترسند؛ ترس و تسلیم دو روی یک سکهاند؛ وقتی میترسی مسلوب الاختیار میشوی، وقتی مسلوب الاختیار شدی دیگر امکان و توانی برای مقاومت نداری پس تسلیم میشوی؛ آنها به دلیل ترس حتی تحقیر و خرد شدن غرورشان را هم میپذیرند مانند سکوت داریوش برابر درخواست نوهاش وقتی چاقو را به او میدهد و میگوید برو به مامان کمک کن اما او فرار میکند یا سکوت کاظم در برابر فریاد و تحقیرهای بهرام؛ اما با اینحال تسلیم نمیشوند، برخلاف رضا (بابای سینا) که ترس چنان روح او را فلج کرده که عملا دیگر فقط یک موجود زنده است، نه انسان؛ داریوش با وجود احتمال بالای خطر جانی برای نجات و محافظت دختر و نوهاش از ترکیه به ایران برمی گردد؛ او می ترسد حتی در همان سکانس نخست سریال هم با وجود سرما و برف وحشتناک برای رد شدن از مرز ترکیه و بازگشت به ایران، تنهایی به دل کوه میزند و پیشنهاد مرتضی (علی صالحی) برای ماندن تا بهتر شدن هوا را قبول نمیکند؛ کاظم با وجود همه خطرات ممکن اما هیچ جور دست از حمایت از داریوش برنمیدارد؛ او حتی کلاس ورزشهای رزمی میرود اما باز نمیتواند بر ترسهایش غلبه کند؛ این مشکلی است که خیلی از ماها گرفتارش هستیم؛ میدانیم ایراداتی داریم (ترس یا هر چیز دیگری)، میخواهیم هم تغییرش دهیم اما نمیتوانیم؛ داریوش از راه این غلبه سخن میگوید اما یکی از عوامل مهمی که به انتقال این محتوای مهم سریال کمک کرده است، بازیهای درخشان به ویژه توسط دو بازیگر اصلی آن است که هرگز تا پیش از این چنین نقشی را بازی نکرده بودند؛ ضمن اینکه درباره هادی حجازیفر نه تنها در اکثریت نقشهایی که پیش از این بازی کرده بود نقش آدمهای مقتدر و قدرتمند را به عهده داشت بلکه این نقش کاملا مخالف فیزیک و چهرهاش هم بود، نگاه کنید به صحنهای که دوستان سهیل (رامین راستاد) با قمه و چاقو به خانه دخترش حمله کردهاند و او با حوله حمام و ریش نیمه زده شده در برابر نوهاش که میخواهد با چاقو از مادرش دفاع کند با گردنی کج و چشمانی که وحشت، عجز و شرم از آن میبارد به سینا میگوید ببخشید و فرار میکند یا کاظم در صحنههایی که از سهیل در کارگاهش سیلی میخورد یا در مغازه بهرام برابر تحقیر و فریادهای او قرار میگیرد، بازی در سکوت و نگاههایش بینظیر است؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 5 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت ششم سریال داریوش
مجموعههای تلویزیونی و سریالها تلاش میکنند همه سلیقهها و همه سطحهای فکری و علایق را در نظر بگیرند و در عین تلاش برای رسیدن به مفاهیم مختلف، تعلیق و درگیر کردن مخاطب با داستان او را در مسیری از کنشها و کشمکشهای قرار دهند که بتواند تا هفتهها او را با خود همراه کنند، یا اینکه سادگی بیشتری در نشانه و مفهوم داشته باشند اما برخی آثار این سالها نشان داده است که میتوان سریالها را با رویکردی متفاوت با استفاده از الگو و نشانهشناسیهای مفهومی و سینماییتر عرضه کرد و همین باعث شده است تا مخاطب جدی سریال که هم مسیر با مجموعههای خارجی، سریالهای داخلی را هم دنبال میکند، دیگر با هر داستان و روایتی همسو نشود و به دنبال سطح بالاتری از ارتباط و تاثیرگذاری باشد؛ حالا سریال داریوش محصول تازه شبکه نمایش خانگی با مشترکات بسیاری در عوامل و بازیگران پوست شیر در چند هفته گذشته مخاطب را به چالش کشیده تا شاهد کارگردانی هادی حجازیفری باشند که همچنان در ذهن آنان نعیم است و جای خالی رضا پروانه کنارش احساس میشود؛ تبلیغات مجموعه داریوش از تیزر تا آنونس هم به این فکر دامن زد که باز شاهد داستانی همانند پوست شیر خواهیم بود اما چند قسمت داریوش کافی بود تا بدانیم این بار با داستانی از جنسی دیگر روبرو هستیم؛ داستان مردی که سالها به دلیل قتلی که به آن متهم شده فرار را بر ماندن ترجیح داده و حالا با دیده شک و تردید به خانه برگشته تا ببیند آیا خانواده رضایت داده مقتول واقعا او را بخشیده یا این هم دامی برای انتقام شخصی است؛ آنچه داریوش را در همین قسمتها مورد توجه قرار داده است نگاه نویسنده و کارگردان به آدمهایی است که در چند راهی تردید ماندهاند؛ جهانی از آدمهایی واقعا معمولی که دلشان میخواهد یک بار هم که شده حقشان را از همه جهان بگیرند اما تک و تنها نمیتوانند کاری کنند؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 6 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت هفتم سریال داریوش
سریال داریوش درامایی حادثه محور است که این روزها جان تازهای به شبکه نمایش خانگی داده است؛ این مجموعه که تاکنون شاهد پخش پنج قسمت آن بودهایم در اصل راوی ماجرای یک سرقت ناموفق است؛ سرقتی که پیش از این که کام عاملانش را شیرین کرده باشد، دلیلی برای از هم پاشیدگی چند خانواده، آوارگی، زندان، بیآبرویی، طلاق و گم شدن مال دزدی و… شده است و پس لرزههای آن نیز همچنان ادامهدار است؛ روایت داریوش با بازگشت داریوش شخصیت اصلی قصه (یکی از دزدان) با بازی متفاوت، شیرین و طناز هادی حجازیفر (طنز زیرپوستی موقعیت) از دیار غربت آغاز میشود و با معرفی عاملان سرقت که با واسطه یا بی واسطه به جریان اصلی متصلاند، ادامه مییابد؛ روایتی که در عرض تعریف میشود و با اضافه شدن شخصیتهای مختلف به جریان اصلی تکههای پازل آن کنار هم چیده میشوند؛ داریوش اگرچه که در لایه بیرونی خود به ناهنجاریها و بزههای ویرانگر در سطح جامعه پرداخته است، اما در واقع تمرکز این مجموعه بیشتر بر لایه زیرین اتفاق اصلی بوده است؛ کالبد شکافی و آنالیز شخصیتها، همان لایه زیرین این درام اجتماعی است؛ شخصیتهایی که به طور مطلق نه سیاه هستند و نه سفید؛ عواملی چون کودکی سخت، ضعف اقتصادی، محلههای شلوغ و ناامن، بیماری و فقر، عوامل مهمی در شکلگیری شخصیتهای خاکستری این روایت داریوش هستند؛ داریوش و کاظم که در دوستی با یکدیگر عهد اخوت بستند آدم ترسوهای اصلی داستان هستند که داستانکها بر پایه حماقتها، ترسها و بعضا هوشمندیهای این دو میچرخد؛ داریوش که با بازگشتش جماعتی را به تب و تاب انداخته خود به تنهایی شخصیتی چند لایه و پیچیده دارد؛ در پشت آن ظاهر ابله و ترسوی کودک مآبش، هوش ظریفی نهفته که گره از سر درگمیهای ناگزیر در جریان قصه باز میکند و به آن سمت و سو و جهت میبخشدِ حتی بهرام هم که قطب مخالف او را سازماندهی میکند به هوش و زرنگیهای او معترف است؛ دو قطبی مثبت و منفی شخصیتها تا این قسمت داستان را نسبتا خوب پیش برده است، اما باید دید این قصه عریض و طویلی که در عرض پهن شده و هر قسمت هم با اضافه شدن شخصیتی جدید عریضتر هم میشود، چگونه میتواند با سرانجامی شایسته و قابل قبول مخاطب جمع شود و او را راضی نگاه دارد؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 7 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت هشتم سریال داریوش
لیلا یک تنه سعی دارد جلوی تجاوز دار و دسته سهراب به خانهاش را بگیرد، فرزندش سینا مستأصل از تنهایی مادر، به قهرمان فرضیاش پناه میبرد و با تمام سادگی کودکانهاش از پدربزرگ میخواهد به کمک مادرش بشتابد، اما پدربزرگ با سبیلی که نیمهاش را به باد داده، چنان هراس به جانش افتاده که حتی توان همدردی ندارد، چه رسد به ناجیگری! داریوش قهرمانی آغشته به ترس است و فارغ از هر ویژگی دیگری، اولین تجربه سریالسازی هادی حجازیفر در شبکه نمایش خانگی، به دلیل خلق چنین قهرمانی، شایسته توجه و تحلیل است؛ بله، کار برای پلتفرمی که تجربه تولید و عرضه سریالهایی همچون پوست شیر، افعی تهران و در انتهای شب را در کارنامه خود دارد، حسابی سخت شده و کار داریوش برای برآورده کردن انتظارات مخاطبانش، از همان ابتدا اصلا ساده نبوده است؛ شاید حتی بتوان اعتراف کرد که صدور حکم ناکامیاش در برآوردن انتظارات، از سوی برخی منتقدان، هم چندان بیراه نیست، اما قصهای که حجازیفر برای روایت در دست گرفته و با پشتوانه نوید محمودی در مقام تهیهکننده، آن را به تصویر درآورده، قصهای نیست که به این راحتی بتوان ارزشهایش را نادیده گرفت؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 8 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت نهم سریال داریوش
بیایید مرور کنیم و ببینیم چقدر داریوش را میشناسیم؟ قهرمانی که در اولین مواجهه، با کولهباری سنگین از گذشتهای نامعلوم و در مسیری سرد و یخزده ملاقاتش کردیم؛ گامهای او در مسیر عبور از کوهستانی صعب، با کابوسی به لرزه افتاد و ترس از هیبت خونآلود بهرام، به رعشهاش انداخت؛ این شمایلی بود که آرامآرام و در قسمتهای بعدی بسط پیدا کرد و چه مکملی بهتر از کاظم میتوانست این شمایل را تکمیل کند؛ عباس جمشیدیفر که بیشک یکی از ستارههای بازمتولدشده در دنیای سریالهای خانگی محسوب میشود، اینبار هم حسابی خوش درخشیده و حتی میتوان گفت در سکانسهای مشترک، از هادی حجازیفر که همزمان کارگردانی را هم برعهده دارد، پیشی میگیرد؛ دیالوگهای از سر استیصال کاظم خطاب به داریوش، در همان قسمت اول، تبدیل به شناسنامهای برای کاراکترهای اصلی داستان میشود، آنجایی که با بغض میگوید: «داریوش چرا اینقدر ما ترسوییم!؟» و از رفیقش پاسخ میشنود: «در عوض به این فک کن که در رفتن رو خوب بلدیم!»؛ داریوش و کاظم، شخصیتهایی تحقیرشده و زخمخورده هستند که از این منظر میتوان وجه تشابهی میان آنها و قهرمانان سریالهای شاخص دیگری همچون زخمکاری، افعی تهران یا پوست شیر پیدا کرد، اما آنچه این دو شخصیت را متمایز و تا حدود زیادی جذاب کرده، ترس است؛ موتور پیشبرندهای که قهرمانان روایت هادی حجازیفر را پیش میبرد، همین ترس است و چنین داستانی از همین منظر، چقدر میتواند برایمان بهروز باشد! سریال داریوش در بسط موقعیتها، در رسیدن به لحنی یکنواخت و در گرهاندازی و گرهگشایی در مسیر کاراکترهایش، میتواند محل نقد باشد اما آنچه تا همینجا برگبرنده آن محسوب میشود، خلق شمایلی تازه از قهرمان در بستر جامعه امروز است؛ داریوش از همه چیز میترسد اما بهزعم خودش هوش بالایی برای فرار از ترسهایش دارد و اتفاقا روایت سریال هم بهگونهای نیست که او را به اتهام ترسیدن، محکوم کند؛ رفیق گرمابه و گلستان او هم کاظمی است که از سر ترس، او را به دشمن مشترکشان لو میدهد! عجیب اینکه هر دو این ترس مشترک را درک میکنند و آدمفروشی هم میانهشان را بهم نمیزند؛ گویی ترس را در وجود خود به رسمیت شناخته و با این حس به یک همزیستی رسیدهاند؛ بیراه نیست که چنین ترسیدنی، تبدیل به کابوس لیلا شده و وقتی رگههایی از ترس را در رفتار وحید، همان پسر جوان و تنهای همسایه میبینید، برمیآشوبد؛ اما حجازیفر تعمدا و در موضعی معنیدار، کاراکترهایش را بهواسطه ترسهایشان تحقیر نمیکند, هنوز نمیدانیم هادی حجازیفر در مقام نویسنده و کارگردان داریوش چه سرنوشتی برای کاراکترهایش در نظر گرفته و طراحی و بسط داستانی این سریال قرار است چه عاقبتی برای قامت لرزان از ترس، قهرمانانش رقم بزند، اما تا همینجا میتوان به او دستمریزاد گفت که فراتر از کلیشهها حرکت کرده و سراغ شخصیتهایی بکر، اما بهشدت آشنا از دنیای امروزمان رفته است؛ شخصیتهایی که گویی هیچ هویت و هیچ انگیزه و هیچ پشتوانه و هیچ پناهی جز ترسهایشان ندارند؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 9 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت دهم سریال داریوش
یکی از عناصر کلیدی در سریالها، تیم بازیگران آن به حساب میآیند که به نقشها جان بخشیده و تماشاگر را با آن درگیر میکنند به ویژه در حال حاضر که سریالهای متعدد باکیفیتی در سطح جهان ساخته شده و رقابت تنگاتنگی میان آنها برای جذب مخاطب وجود دارد؛ اتفاقی که در ایران نیز رخ داده و پلتفرمهای نمایش آنلاین با تولید سریالهای مختلف به دنبال جذب حداکثری مخاطب هستند؛ یکی از این سریالها که چند هفتهای از پخش آن گذشته و مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفته، سریال داریوش است؛ کاری که از فیلمنامهای استاندارد برخوردار بوده و قصه آن خوب و بدون لکنت پیش میرود؛ بخش مهمی از موفقیت داریوش به پرداخت شخصیتهای آن به ویژه مردان آن بازمیگردد که مستقیما از دل جامعه بیرون آمده و برای مخاطب نیز آشنا به نظر میرسند؛ این شخصیتهای خوب پرورش یافته در جهان مردانه سریال نیاز به بازیگرانی دارد که با شناخت درست از نقش، آن را اجرا کنند؛ از این حیث، داریوش وضعیت مناسبی داشته و تیم بازیگران یکدستی دارد؛ هادی حجازیفر مهمترین آنهاست که هم دستی در نگارش فیلمنامه کار داشته و هم علاوه بر کارگردانی در نقش اول داریوش هم ظاهر شده است؛ او نقش مرد میانسالی را دارد که پس از یک سرقت متهم به قتل شده و حال پس از یازده سال متواری بودن به ایران برگشته است؛ حجازیفر شخصیت چند لایه داریوش را به خوبی به نمایش گذاشته و طنز ملایمی هم چاشنی آن کرده که در چارچوب این شخصیت به خوبی جا افتاده است؛ برای مثال هم میتوان به رابطه او و کاظم در کنار ارتباطش با پسر جوان همسایه که عاشق دخترش است، نگاه کرد؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 10 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت یازدهم سریال داریوش
عباس جمشیدیفر در نقش کاظم میتواند بهترین نقش آفرینی او تا به امروز باشد؛ دزد خرده پای توبه کردهای که کارگاه کوچک پدر همسرش را میگرداند و به عنوان دوست داریوش نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد؛ ترس مهمترین ویژگی مشترک او و داریوش است که هر دو به ویژه کاظم را از قهرمانهای اغراق شده دور کرده و به انسانی بسیار شبیه به آدمهای اطرافمان تبدیل کرده است؛ جمشیدیفر در پروسه خلق کاظم نقش مهمی داشته و آن را به گونهای به تصویر کشیده که مخاطب باورش میکند؛ در عین حال شوخیهای ظریفی را شکل میدهد که نقش موثری در کاهش تلخی حاکم بر قصه دارد؛ برای نمونه هم میتوان فصل حضور کاظم در باشگاه رزمی و حضور دونفرهاش در جگرکی همراه داریوش اشاره کرد؛ کاظم یک شخصیت مکمل درست نوشته شده است که جمشیدیفر هم خوب آن را آنالیز کرده و برای واقعیتر از کار درآمدن آن سنگ تمام گذاشته است؛ نمیتوان از بازیگران مرد سریال داریوش گفت و اسمی از محسن قصابیان نبرد؛ بازیگری که در آستانه میانسالی به پختگی رسیده و این بار نقش یک لات قدیمی ترسناک را به دور از اغراقهای مرسوم ایفا کرده است؛ با اکتهای اندک و نگاههای تیز و برندهای که شخصیتهای روبروی خود را میخکوب میکند؛ همه اینها هم دست به دست هم داده و ضد قهرمانی را خلق کرده که روبروی قهرمانش داریوش میایستد و از آن دسته ضدقهرمانهایی است که اصول خود را داشته و مخاطب هم به آن احترام میگذارد؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 11 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت دوازدهم سریال داریوش
در معدودی از رمانها، فیلمها و تئاترها شخصیت محوری و اصلی، ستاره فیلم نیست و گاهی در یک فیلم پرستاره هم یک نقش کوتاه بدل به ستاره و چهره ماندگار آن اثر میشود، نمونهاش را میتوان در بوتیک حمید نعمتاله دید جایی که در اوج حضور گلشیفته فراهانی و محمدرضا گلزار، بازیگر جوانی چون حامد بهداد میدرخشد اما با حضور همه آنها این رضا رویگری است که آقای شاپوری نقش منفی مقابل قهرمان را آنچنان جان میبخشد که تا همیشه به آن نقش به یاد آورده میشود؛ نمونه دیگرش در همین اواخر را میتوان در پوست شیر دید، جایی که در تقابل هادی حجازیفر و شهاب حسینی و آن همه بازیگر کوچک و بزرگ، علیرضا کمالی نقش رضا پروانه را آنچنان جان میدهد که به کاراکتری ماندگار بدل میشود و عملا نقش را هم مدیون حضور خود میکند؛ از این دست نمونهها بسیار است نمونه قابل توجهاش را باید در برکینگ بد جستجو کرد جایی که نقش جسی که قرار بود تنها در یک فصل حضور داشته باشد به واسطه بازی دقیق بازیگر به یار شخصیت اصلی والتر وایت بدل میشود و عملا نمیتوان این سریال را بدون او تصور کرد؛ این مقدمه از این جهت گفته شد که ذهنمان را بر این نکته متمرکز کنیم که چگونه گاهی برخی بازیگران وقتی در جای مناسب و نقش موثری قرار میگیرند، چه میشود و این اثبات جمله تاریخی است که میگوید: «نقش کوچک و بزرگ وجود ندارد بلکه بازیگران کوچک و بزرگ وجود دارند»؛ در سریال داریوش با همین نمونه درخشان روبرو هستیم، علاوه بر بازی باورپذیر تیم بازیگران از هادی حجازیفر و ژیلا شاهی تا عباس جمشیدیفر و غیره با نمونه متفاوتی از ضد قهرمان چند لایه روبهرو هستیم که محسن قصابیان به خوبی آن را دریافته و به آن رنگ داده است؛ گرچه قطعا اصلیترین تصویر از این بازیگر در نقش سرتیپ منصور ستاری در فیلم منصور است و جز این نقش شاید چندان تصوری از او در ذهن مخاطبان جدی نباشد؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 12 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
قسمت سیزدهم سریال داریوش
در سریال داریوش کاراکتر بهرام با بازی سنجیده و هوشمندانه محسن قصابیان یکی از آن نقشهایی است که احتمالا تا پایان بیش از سایر نقشها در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند؛ بهرام رنگبندی خاصی در شخصیتپردازی دارد، میان مرز شخصیت شرور و ضد قهرمان در نوسان است و مهمتر اینکه با تبحر خوب بازیگر، بدل به نقشی چند بعدی شده است؛ بهرام در ابتدای امر در نقش یک تواب نمایان میشود، کسی که خودش بخشی از بازی بوده و به یکباره کارش با نامردی دیگران به زندان و گوشه نشینی میرسد؛ حالا با بازگشت داریوش باز وارد میدان میشود و به واسطه تعلیق فیلمنامه در کنار بازی درخشان محسن قصابیان مخاطب را تا میانه سردرگم میگذارد؛ آنچه اما در نقش بهرام فراموش نشدنی است، آگاهی او نسبت به خود و جهان اطراف و آدمهاست؛ برخلاف بسیاری از شخصیتهای منفی که در یک جهل ناشی از شرایط اجتماعی و طبقه فرهنگی به سر میبرند و جز همان دایره دیدگاه و نگاه و عملکرد شناخته میشوند، کاراکتر بهرام دچار خودآگاهی است؛ نمونه این آگاهی را میتوان در همان سکانس گفتگویی دید که در ماشین میگوید: «هرکسی که به جای من بود و ترس شما را میدید، به مال و ناموس و خودتان رحم نمیکرد…» شخصیت بهرام فارغ از تیپسازیهای معمولی و یا حتی هنرمندانه، خودش را به عنوان یک شخصیت منحصر به فرد معرفی میکند؛ خودآگاهی بهرام ناشی از زیست اوست، از شرایطی که در آن زندگی کرده اینکه یک بار از اوج به ذلت رسیده است، تحقیر شده، کتک خورده و تا پای مرگ رفته و همه چیزش را از او گرفتهاند، اما بازگشت دوباره او و انتقام، او را زنده نگه داشته است تا جایی که توانسته به همان موقعیت مورد نظرش بازگردد؛ نکته قابل توجه آنجاست که در حضور مجددش آدمی دیگر را ارائه میدهد که دقیقا از ترس دیگران آگاه است، او میداند نمیتواند به هیچکسی اعتماد کند و مهمتر اینکه ترسی از واقعیت ندارد؛ شخصیت بهرام در فیلمنامه به نسبت سایر نقشها، رنگآمیزی بهتری دارد از این جهت که تلاش نویسنده بازنمایی تدریجی او در نگاه مخاطب است بیآنکه بخواهد او را قضاوت کند؛ فارغ از متن که اصلیترین ابزار بازیگر برای تحلیل و درک شخصیت است و به خوبی نقش را در فیلمنامه پرورش و بسط داده است، قطعا انتخاب محسن قصابیان ریسک بالایی برای این نقش بوده است؛ ریسک از این جهت که محسن قصابیان برای اهالی تئاتر نامی شناخته شده است اما بیشترین خاطره عمومی از او مدیون سریال بازرس و بیشتر بازی در نقش تیمسار ستاری در فیلم منصور است که فاصلهای عظیم با نقش بهرام دارد؛ سریال داریوش چهارشنبهها ساعت 8 صبح در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود؛ شما میتوانید نسخه قانونی قسمت 13 سریال داریوش را با لینک قانونی نیم بها از رسانه زدفلیکس دانلود و تماشا کنید.
- زبان: فارسی
- نویسنده: Hadi Hejazifar
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.